خط سوم

ساخت وبلاگ
موسيقي زبان پاره ای جدایی ناپذیر از شعر است و پیوند ذاتی با آن دارد. ازین رو بسیاری از شاعران غایتِ شعر را نزدیک شدن به موسیقی شمرده اند. زیرا موسیقی زبان نابِ آهنگهاست. تپش و تنش و وزش سازها در جهت آفریدن هماهنگ ترین ریتمها در طلب آهنگین ترین بیان است بياني که در آن آهنگ چنان ناب گشته که برای بیان معنا» از کشیدن بار زبان و سنگینی معنایی آن بی نیاز شده است. گویی زبان که بار معنایی بر دوش آن سنگینی میکند برای بیانِ حالها چندان شفاف نیست که زبان یکسره آهنگین و ناب و اما اینکه زبان بشری چه گونه به این ساحتِ موسیقی دست یافته خود حکايتي ست که چه بسا هیچگاه نتوان بدان پی برد.با پا نهادن به ساحت موسیقی ست که زبان سختی و سنگینی و زمختی خویش را فرومی هلد و به طرب می آید و میتواند ساحت ، که می تواند از رقصان و سبکبار به گفتار درآید در چنین سا چيزهايي سخن گوید و پرده از رخسارِ حقایقی بردارد که در ساحت های دیگر زبان گفتنی نیستند. زیرا در آن ساحتها تجربه پذیر نیستند. هر ساحتي از زبان با ساحتي از هستی قرین است.زبانی که به ساحتِ موسیقی پای میگذارد واژه های اش سبک و روان اند. همچون نتهای موسیقی یکی از پي ديگري به يکديگر رنگ می دهند و از یکدیگر رنگ میپذیرند. اینجا هر واژه حق دارد در کنار واژه هاي ديگر با اشاره های آوایی و معنایی به واژه های دیگر بیش از آن باشد و ارزشي بيش از آن داشته باشد که تعریف منطقی یا واژه نامه ای به او اجازه می دهد. این جا واژه ها از خود بر می آیند و با روان شدن در پی یکدیگر و رنگ پذیرفتن از یکدیگر موسیقی نهفته در زبان را پدیدار می کنند وزن و قافیه و هماوایی واجها و اشارتهای پنهان و آشکار آوایی و معنایی واژه ها به یکدیگر به هر واژه رخصت میدهد که به اعتبارهای گوناگون چ خط سوم...
ما را در سایت خط سوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sky2skyo بازدید : 58 تاريخ : جمعه 28 بهمن 1401 ساعت: 16:17

مالوتکی (محققی که سالها بین هوپی‌ها زندگی کرده -در برنامه تلوزیونی در امریکا درباره زبان و ذهن در دهه ۱۹۸۰): انسان ها به خاطر زبان هایشان با یکدیگر متفاوت نیستند، بلکه این تفاوت به تجربیات متفاوتشان بر می گردد. همه ما در ژرفای وجودمان یکی هستیم و جز این نمی تواند باشد.صفحه ۱۸۲زبان کریول زبانی ست که از برخورد دو زبان دیرینه به وجود آمده باشد. (زبان آمیخته)،...زبان ها فقط در صورتی می توانستند به کریول تبدیل شوند که هریک از زبان های دخیل، برداشتها و تفکرات مشابهی را ترسیم می کردند. این واقعیت که عملاً کریول هایی از زبان انگلیسی (و همینطور سایر زبان های اروپایی) و زبان های دیگری که در جاهای دیگری به وجود آمده گواهی ست بر آنکه انسان ها هرکجا که باشند از درک و تفکر بنیادی مشترکی برخوردارند.صفحه ۱۸۷از کتاب #روان‌شناسی_زبان نوشته #دنی_استاینبرگ ترجمه دکتر ارسلان گلفامپی نوشت:توجه دارید که زبان فارسی هم از ریشه زبان‌های هند و اروپایی هست؟باز می‌رسیم به سخن گرانمایه‌ی سعدی:بنی آدم اعضای یک پیکرند، که در آفرینش ز یک گوهرند...پی نوشت دو:نزدیک به ۴۴۹ زبان زنده در این خانواده بزرگ زبانی( هند و اروپایی) وجود دارد که بیش از دوسوم آنها (۳۱۳ تا) زیرشاخهٔ زبان های هند و اروپایی (آریاییانِ هند) هستند. منبع: https://www.ethnologue.com/subgroups/indo-europeanدارم به اون عدد ۳۱۳ دقت می‌کنم، یادمه از کودکی به ما گفتن یاران خاص و در رکاب امام زمان(منجی موعود) ۳۱۳ نفرند و من همیشه به این فکر کردم این عدد نمی تونه فقط به تعداد نفرات خاص اشاره کنه... چون زبانی که حامل پیام به این مهمی هست مثل کتب مقدس، نمی‌تونه سطحی باشه و در ژرف‌ساخت حتما اشاره و نشانه و نمادی وجود داره...و بعدها وقتی حکایت سی‌مرغ در خط سوم...
ما را در سایت خط سوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sky2skyo بازدید : 70 تاريخ : جمعه 28 بهمن 1401 ساعت: 16:17

امروز بعد از مدتها اشکی که ریختم از سر شوق بود، از شنیدن خبر خوشایند جایزه گرمی برای بهترین موسیقی تاثیرگذار اجتماعی سال...خوش‌حالم از اینکه صدای مردم ایران به گوش جهان رسید... خداکند به گوش خدا هم برسد...به قول فروغ فرخزاد؛ صدا،صدا،صدا، تنها صداست که می‌ماند...از قدیم گفتن؛ آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند... درود بر شرف شروین... جوانی با کمترین امکانات و هزینه از جیب خودش نه از بیت‌المال و نه برای نمایش نقاب نقش بسته بر قدرت پوشالی‌اش، بلکه به عنوان راوی حقیقت، همچون آیینه‌ای شفاف، انعکاس دهنده‌ی صدای مردم سرزمینش شد، شایدهم بهتر است بگویم مثل رود زلالی که از صخره‌ها و سنگ‌های بسیار در بسترش عبور* کرد و آوای قطره قطره‌اش خروش نجوای رنج و اندوه انسان‌هایی بود و هست که از کمترین حقوق اجتماعی و انسانی در عصر تکنولوژی و فناوری برخوردارند......گشوده چشم جهان رابه چهره‌ی پشت نقابِ چهار فصل سیاه،چهار حرف ساده‌ی سطحی.....صدای وحدت انسان و ساز می‌آیدو نَقْبِ عمیق بلوغ و موسیقی[رسوخ قطره به سیمان]به سُخره می‌گیرد،حضور صخره‌ی مسخِ سرودِ شیطان را...#بداههمینامهرآفرین*به قول سهراب سپهری؛عبور باید کردو هم‌نورد افق‌های دور باید شدو گاه در رگ یک حرف، خیمه باید زد...(حتی اگر به قول یکی از اساتید نقد شعر، فرض را بر بنگی بودنش در زمان سرودن‌های عرفانی‌اش بگذاریم) من هیچ تعصبی روی هیچ انسانی ندارم و تقدس بخشیدن به اشخاص را نمی‌پسندم، اما می‌شود قسمت‌های قشنگ اندیشه‌ها را دید و شنید و نوشت و به تکثیر ارزش‌های انسانی کمک کرد...گسترده‌‌باد نغمه‌ی انسان خردمند در جهان... خط سوم...
ما را در سایت خط سوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sky2skyo بازدید : 62 تاريخ : جمعه 28 بهمن 1401 ساعت: 16:17